تفاوت فاحش دو تفكر سياسي و راه و روش برخورد با جريان مخالف از منظر اصولگرايي
محمد رستگارفر
ألْحَمدُللهِ رَبِّ الْعالَمين. حماسه سياسي 92 به كوري چشم دشمنان انقلاب اسلامي و با حضور چشمگير و حداكثري مردم در شرايطي كه نظام اسلامي در پيچ تاريخي خود به سر مي برد رقم خورد. جدا از اينكه چه كسي با چه رويكردي به عنوان رئيس جمهور وارد عرصه مديريت اجرايي كشور شد، اصل مشاركت %7/72 رأي قاطعي به نظام جمهوري اسلامي مبتني بر ولايت مطلقه فقيه بود.
بي شك پيروز اين ميدان سياسي، مردم ولايتمدار ايران اسلامي و ولي فقيه زمان حضرت امام خامنهاي(حفظه الله) هستند. رهبري آسماني كه با نفس مسيحايي خود قلوبِ مردم را به نظام اسلامي جذب كرده است؛ رهبري كه در هر شرايطي تا پاي جان براي آرمانهاي اسلام و امام عزيز ايستاده است. امت ما نيز به واقع نشان داد كه هميشه گوش به فرمان ولي فقيه شان هستند و با رأي قاطع به نظام اسلامي و حاكميت ولايت مطلقه فقيه به بيگانگان اثبات كردند كه همچنان چون كوهي محكم پشت سر رهبري نظام حركت خواهند كرد و ميدان هاي ديگر را تحت زعامت ايشان فتح خواهند كرد؛ انشاالله
اما در اين ميان نكات مهمي لازم به ذكر است كه شايد مسير را براي آينده روشنتر نموده و ميزاني براي تشخيص حق از باطل باشد.
ابتدا اميد آن است كه مسئولان فعلي و آتي كشور با پرهيز از خودبزرگ بيني، بحث هاي خارج از عرف سياسي و با بينش و درك عميق نسبت به دليل اصلي حضور مردم در صحنه كه همان حقيقتِ هميشگيِ رابطهي قلبي بين امت و امام است پي ببرند و در اين ميان مسئولين فعلي و آيندهي قوه مجريهي كشور مي بايست با تعامل و همكاري بيش از پيش با ديگر نهادها و سازمان ها در راه پيش برد اهداف مقدس نظام جمهوري اسلامي در تمامي حوزه هاي حساس اعم از ؛ ترويج فرهنگِ پوشش و حجاب اسلامي و تربيت نسل انقلابي، بحث حل مشكلات و رفع نواقصِ سيستمهاي اقتصادي با رويكرد حمايت از كار و سرمايهي ايراني مبتني بر توليد ملي و پرهيز از وابستگي به واردات بي رويه و غير ضروري از كشورهاي غربي و همچنين با رويكردي مقاومتي در موضوع بسيار حساسِ سياست خارجي و دفاع قاطع و محكم در بحث پيشبرد فعاليت هاي هستهاي و عدم امتياز دهي به زورگويان و استعمارگران غربي كه ممكن است با ارائهي طرح هاي نوينِ استعماري تحت عناوين به ظاهر زيبا و متمدنانه براي سلطه بر مردم ايران، صورت گيرد مقابله كرده و از خون مصطفيها، شهرياريها و علي محمديها صيانت و محافظت كنند.
انتخابات گوناگون در طول عمر با بركت جمهوري اسلامي از سلامت، صيانت و امنيت كامل در حفظ آراء مردم برخوردار بوده، هست و خواهد بود. مسئلهي حفاظت از آراء مردم نكته اي است كه با توجه به دغدغهي امام خامنهاي با نگاهي كاملا اسلامي هميشه به نحو احسنت توسط مجريان برگزاري انتخابات مانند وزارت كشور، شوراي محترم نگهبان و اعضاء ستادي شعب اخذ رأي صورت گرفته است و هيچ ايرادي در هيچ دوره اي وارد نبوده است. حالا اينكه چرا زماني كه كانديداي مد نظر يك جريان خاص در يك انتخابات پرشور رأي نمي آورد و به دليل عدم اقبال عمومي به آن فرد، اصل صحت و سلامت انتخابات از سوي يك جريان فكري خاص با تفكر استبدادي، مورد خدشه قرار مي گيرد مسئله اي است كه بايد مردم عزيز ما با آن آشنا شوند. اظهار ترديد و تقلب در سلامت انتخابات88 و دموكراتيك خواندن انتخابات 92 به دليل عدم درك ابتدايي مسائل اجتماعي و ضعف بلوغ سياسي طراحان فتنه بود. حقيقت مسئله اين است كه اساساً تفاوت هاي زيادي ميان نوع نگاه اصولگرايان به وقايع سياسي- اجتماعي با نوع نگاه اصلاحطلبان به رويدادهاي ذكر شده وجود دارد. البته اين يادداشت به هيچ وجه به اين معني نيست كه نگارنده آقاي روحاني را اصلاح طلب مي داند. بلكه هدف عمده بررسي دلايلي است كه بعضي خواص در ايجاد فتنه سال 88 بوجود آوردند و با فريب مردم و القاي توهم تقلب در انتخاباتي كه توسط همين سيستم انتخاباتي صورت گرفته بود، 8 ماه تمام كشور را در شرايطي قرار دادند كه بجاي كار و تلاش براي پيشرفت، مجبور به درگيري با حواشي و مسائل تابعهي آن شدند. ليكن در ظاهر 8 ماه تنش و فتنه شكل گرفت اما در حقيقت، قطعاً بيشتر از 1 سال تمامي دستگاههاي اجرايي، قضايي و امنيتي كشور مجبور به پرداختن به پيامدهاي و پروندههاي آن اتفاق شوم شدند و اين يعني ايجاد ركود و اختلال در برنامه هاي اجرايي يك دولت؛ و به عبارتي ديگر زير پا گذاشتن حق خدمت به مردم بخاطر بي منطقي عدهاي خاص. يعني حق النّاس. عملاً بايد دورهي فعاليت دولت دهم را كمتر از 3 سال در نظر گرفت. به هر حال القاي توهم تقلب در سال 88 ناشي از عجز، ناتواني و محدود بودن سطح فكري در پذيرفتن مخالف بود كه به دليل خلق و خوي استبدادي بعضي از افراد خودرأي شكل گرفت.
تفاوت نگاه گفتماني اين دو جريان سياسي در اينجاست كه گروهي، حتي براي لحظهاي نمي توانند حضور انديشه ي مخالف خود را در ميدان هاي مختلف كشور ببينند ولي در نقطه ي مقابل گروهي ديگر با احترامي مثال زدني به آراء مردم در كمال منطق گرايي، عقل گرايي و اثبات تئوري همراه با اثبات عملي آزادي بيان و انديشه، با تبريك به منتخب ملت از آن استقبال كرده و با ارائه پيشنهادات كاري به دولت جديد، راه را براي پيشرفت كشور هموار مي كنند.
اميد آن دارم تا رهبران جريان موسوم به اصلاحات - كه براي تاكيد مجدد عرض مي كنم جرياني جدا از آقاي روحاني است – با اصول و مباني عقل گرايي، آزادي بيان، اصل آزادي رأي در انتخابات آشنا شوند و ياد بگيرند كه بايد به رأي مردم احترام گذاشت و اردوكشي خياباني، كه روش و مسلك اهل بي منطق و زورگو است را در انتخابات بعدي كنار بگذارند و دموكراسي اسلامي مبتني بر مردم سالاري ديني را از افرادي با گفتمان منطق و عقل جستجو كنند.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : تفاوت فاحش تفكر سياسي, برخورد با جريان مخالف, محمد رستگارفر, اصولگرايي, حماسه سياسي 92, ,